هدف از کمپین دیجیتال مارکتینگ چیست ؟
کمپین آژانس دیجیتال مارکتینگ مارکتینگ در واقع مجموعه‌ای از فعالیت‌های بازاریابی در فضای مجازی است که با برنامه تدوین شده و هدفی مشخص به منظور انتقال پیامی واحد و جذب بازدید بالاتر و همچنین افزایش تعامل کاربران و در نتیجه فروش بیشتر انجام می‌گردد.

به صفحه دریافت کننده لینک اعتبار می افزاید و رتبه بندی در موتورهای جستجو را بهبود می بخشد.
به دامنه دریافت کننده لینک اعتبار و ارزش افزوده و به صفحات آن دامنه اجازه می دهد تا رتبه خود را تا حدی بهبود ببخشند.
انکرتکست یا متن لنگر لینک، موضوع محتوای وب سایت را به موتور جستجو و به طور خاص صفحه دریافت کننده لینک نشان می دهد.
کاربران بر روی لینک ها کلیک می کنند و در نتیجه ترافیک به اصطلاح ارگانیک یا مستقیم برای سایت ایجاد می شود.

سئوکار کلاه سفید کسی است که از تکنیک‌ها و روش‌های مورد اعتماد موتور جستجو استفاده می‌کند. با اینکه گوگل نزدیک به ۲۰۰ فاکتور برای رتبه‌بندی‌ها سایت‌ها دارد، اما در انتشار اخبار و تکنیک‌های خود بسیار محتاطانه عمل می‌کند. کسی در دنیای بیرون نمی‌تواند ادعا کند که زیر و بم رتبه‌بندی گوگل را می‌داند. اصلا اینطور نیست و به همین خاطر چیزی به اسم سئو تضمینی وجود ندارد.
در واقع گوگل یک سری اطلاعات کلی برای وب‌مسترها قرار داده تا سایت خودشان را بهینه کنند. بقیه روش‌ها حاصل تجربه و آزمون و خطا فعالان این حوزه است. در همین گزارش‌هایی که گوگل منتشر می‌کند بعضی از تکنیک‌ها در سئو سایت به شدت نفع شده‌اند. مثل لینک‌سازی اسپم و تولید محتوای بی‌کیفیت و تکراری. گاهی هم مدیران سایت را تشویق به انجام کارهایی می‌کند. مثلا تولید محتوای تازه (Fresh Content) و باکیفیت. لینک‌گیری به صورت طبیعی و پرهیز از لینک سازی. بهینه‌سازی سایت برای موبایل و غیره.

لینک‌های دریافتی از صفحات خودتان (لینک سازی داخلی)
لینک‌های دریافتی از بخش‌های مختلف سایت (فوتر، سایدبار و …)
لینک‌های دریافتی از انجمن ها
لینک‌های نظرات (لینک‌هایی که از قسمت نظرات سایتها دریافت می‌کنیم)
نوع لینک‌های دریافتی که No Follow یا Follow باشند
لینک گرفتن از طریق پست مهمان یا Guest blogging
و …

در حقیقت باید بپذیریم که نمی‌توان برند را تعریف کرد. هر تعریفی ارائه دهید، عده‌ای راضی و عده‌ای ناراضی خواهند شد.
یک روش شانه خالی کردن از زیر بار این مسئله، آن است که بیست یا سی تعریف برند را فهرست کنم و به شما ارائه بدهم. اما چنین سبکی بیشتر به درد کتاب‌های مرجع و هندبوک‌ها می‌خورد و کار ما را راه نمی‌اندازد.
بنابراین، از میان انبوه تعریف‌های ارائه شده، چند مورد را که مفید است، انتخاب کرده‌ام و مطرح می‌کنم.
این موضوع را به خاطر داشته باشید که ادعایم این نیست که تعریف برند در این چند مورد خلاصه می‌شود، بلکه تأکیدم بر این است که وقتی اصطلاح برند را به کار می‌برم، این تعریف‌ها را مد نظر دارم:
برند یعنی قول و قرار

مشخص باشند (Specific)
قابل اندازه‌گیری باشند (Measurable)
دست یافتنی باشند (Attainable)
مرتبط باشند (Relevant)
زمان‌‌دار باشند (Time based)

همان‌‌طور که حس کرده‌اید، این تعریف‌های ظاهراً متفاوت، پیام کم و بیش یکسانی دارند: دیجیتال مارکتینگ برند در ذهن مشتریان معنا پیدا می‌کند.
اگر کسی می‌گوید من در تلاش برای برندسازی هستم، در واقع در تلاش است که «چیزی» را در ذهن مشتریان و مخاطبانش، نسبت به خودش یا محصولش یا سازمانش تغییر دهد.
حالا می‌توانید اسم این «چیز» را بگذارید قول یا یادآوری یا تجربه‌ی انباشته یا هر واژه‌ی دیگری که درکش برایتان ساده‌تر است.
کاربرد برند